روش استنباط گزاره‌های علمی از ساختار سوره‌ها(مطالعه موردی اصول همگرایی جامعه دینی در ساختار سوره آل عمران)

پدیدآورمحمد خامه‌گر

نشریهپژوهش‌های قرآنی

شماره نشریه57

تاریخ انتشار1388/12/26

منبع مقاله

share 1188 بازدید
روش استنباط گزاره‌های علمی از ساختار سوره‌ها
(مطالعه موردی اصول همگرایی جامعه دینی در ساختار سوره آل عمران)

محمد خامه‏گر*

چکیده:یکی از پیامدهای کشف اهداف و ساختار سوره‌های قرآن راهیابی به گزاره‌های جدید علمی است، روش مطالعه ساختاری سوره‌ها، مدل جدیدی از مطالعه علمی قرآنی است که تا کنون کمتر مورد توجه واقع شده است. این نوشتار با بر شمردن روش‌های استنباط گزاره‌های علمی از قرآن کریم، به تشریح و تبیین روش ساختاری پرداخته است.
در ادامه، کارآیی این روش در عمل با مطالعه موردی اصول همگرایی دینی در ساختار سوره آل عمران نشان داده شده است.


کلید واژه‌ها‌:هدفمندی سوره‌ها/ ساختار سوره‌ها/ همگرایی دینی/ سوره آل عمران

*عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی

کارکردهای كشف اهداف و ساختار سوره‌های قرآن

نگرش جامع‌گرايانه به معانى سوره‌ها، نگرشى نو و ساختارى به مفاهيم مطرح شده در سوره است و همچون هر نگاه ديگرى، پيامدها و آثار جديدى به دنبال دارد. اين نگاه نو، افق جديدى در درك و فهم معانى بلند اين كتاب آسمانى گشوده و روش‌هاى نوينى را در عرصه قرآن‌پژوهى و آموزش‌هاى قرآنى ارائه می‌دهد و چه بسا بسيارى از راه‌هاى ناهموار را در مسير تلاش‌هاى قرآنی ـ‌همچون تفسير جوانان‌ـ هموار و آسان نمايد. برخى از آثار و نتايج سودمندى كه براى اين نگرش قرآنى می‌توان برشمرد عبارت است از:

1. كشف افق‌هاى جديد در اعجاز قرآن

يكى از جنبه‌هایى كه در بررسى اعجاز قرآن كمتر مورد توجه واقع شده است جنبه ساختارى آن است. مطالعه و بررسى ساختار قرآن و ترسيم ابعاد اعجازى آن از اين جهت كه قرآن در درجه نخست يك «متن» است، از اهميت ويژه‌ای برخوردار است. شكى نيست كه در پيدايش يك اثر توانمند ادبى، گزينش واژه‌ها، آهنگ كلمات و تركيب آنها نقش بسزايى دارد، اما بنيادى‌ترين چيزى كه شكل نهایی متن را سامان می‌دهد و ارتباط واژه‌ها و جملات را معنادار می‌كند، ساختار معنایی متن است. جملات زيبا اما ناهماهنگ و ناموزون، هيچ‌گاه يك متن ادبى توانمند و فصيح را به ارمغان نمی‌آورد.

2. آشنايى سريع و آسان با مفاهيم قرآن

تهيه تفسيرى بر اساس ساختار سوره‌ها می‌تواند بستر مناسبی برای آشنایی سریع نسل جوان با مفاهیم قرآنی باشد. با كمك اين طرح می‌توان مفاهيم اساسى و كليدى همه سوره‌ها را به صورت نمودار درختى در آورد و با توجه به سطوح مخاطبان طی30 یا 100 یا 150 جلسه مفاهيم قرآن را به طور كامل به علاقمندان آموزش داد.

3. حل اختلافات تفسيرى

اگر بپذيريم كه هر سوره داراى غرض واحدى است كه مجموع آيات سوره براى تبيين و تشريح آن غرض گرد هم آمده‌اند، می‌توانيم در پرتو آن بسيارى از ابهامات تفسيرى و اختلاف نظر مفسران را در فهم آيات حل كنيم. غرض اصلى و محور اساسى در فهم هر سوره، معيار و شاخص دقيقى است كه بر اساس آن می‌توان هر گونه انحراف تفسيرى و خطا در برداشت را تشخيص داد و از رهگذر آن به تفسير و تبيين آيات پرداخت.

4. ارائه «ترجمه‌ای پيوسته» و تفسيرى از قرآن

«ترجمه پیوسته و تفسیری» یا «ترجمه ساختاری» روش جدیدی در ترجمه قرآن کریم است. در اين شيوه، فهم معاني و مطالب قرآن بسيار آسان و روان شده و مترجم با افزودن توضيحات تفسيري در متن و پاورقي، تا حدي خواننده را از مراجعه به تفاسير بي نياز کرده است. افزون بر اين خواننده با توجه به فصل بندي سوره، هر سوره را به شکل متني پيوسته احساس می‌کند و پايان يافتن يک آيه و شروع آيه ديگر را کاملاً با هم مرتبط می‌بيند و اهداف و مقاصد سوره را به خوبي درک می‌کند. «ترجمه پيوسته» وفادارترين ترجمه نسبت به قرآن مجيد است؛ زيرا ضمن رعايت شرايط و مبانى علمى براى دستيابى به مفاهيم بي كران قرآن، مطالب هر سوره را به صورت يك واحد به هم پيوسته و يك مجموعه هماهنگ ارائه می‌كند.

5. شناخت اسباب نزول‌هاى جعلى

يكى از فواید و كاركردهاى كشف غرض سوره‌ها اين است كه در بسيارى از موارد می‌توان از آن به عنوان معيارى براى تشخيص اسباب نزول صحيح از روايات متناقض يا تبيين صحت و ميزان انطباق يك روايت با واقعيت سود جست.
شناخت شأن نزول آيات نقش بسيار مهمی در فهم و درك معانى قرآن و حل مشكلات تفسيرى دارد، اما وجود روايات متناقض چالشى بزرگ در تعيين شأن نزول آيات و سوره‌ها پديد آورده است. از آنجا كه مضمون كليه آيات موجود در يك سوره با غرض سوره متناسب است، بنابراين تنها شأن نزولى را می‌توان معتبر شمرد كه با غرض سوره هماهنگ باشد و در صورتى كه شأن نزول‌هاى متفاوت همگى با غرض سوره متناسب بودند، آن‌گاه از قرائن و دلایل ديگر براى سنجش صحت شأن نزول می‌توان يارى جست.

6. ترسيم ساختار هدايتى قرآن

قرآن كتاب هدايت است و هدف اصلى از نزول اين كتاب شريف بيان روش‌هاى دستيابى انسان و جامعه بشرى به كمال رستگارى و بهره‌مندى از رحمت الهى است. شكى نيست كه هر سوره قرآن بخشى از هدايتگرى قرآن را به عهده گرفته است، به گونه‌ای كه اگر يك سوره از قرآن كاسته شود، خللى جبران ناپذير در دستيابى قرآن به هدف اصلى‌اش به وجود می‌آيد.
با كشف هدف و غرض‌هاى اصلى سوره‌ها و قرار دادن آنها در كنار يكديگر، ساختار هدايتى قرآن آشكار می‌گردد و گام بزرگى در شناسایی روش‌هاى تربيتى قرآن برداشته خواهد شد. به اين ترتيب ضمن ترسيم ساختار قرآن، اصول و شيوه‌هاى هدايت از ديدگاه قرآن نيز روشن می‌گردد. سوره‌هاى قرآن از اين جهت به فصول قرآن شباهت دارند؛ زيرا فصل‌هاى مختلف هر كتاب نيز عهده‌دار تأمين بخشى از اهداف كلى كتاب هستند.

7. استنباط گزاره‌های علمی

یکی از پیامد‌های کشف اهداف و ساختار سوره‌های قرآنی، راهیابی به گزاره‌های جدید علمی است. این مهم با عرضه موضوعات علمی به سوره و مطالعه چگونگی چینش مباحث در ساختار سوره میسر می‌شود. این روش، مدل جدیدی از مطالعه قرآن است که تا کنون کمتر مورد توجه واقع شده است. در ادامه مقاله به معرفی این روش می‌پردازیم.

روش‌های استنباط گزاره‌های علمی از قرآن کریم

قرآن مهم‌ترین منبع معرفتی مسلمانان است، از این رو دانشمندان مسلمان برای کشف گزاره‌های علمی در گرایش های مختلف علوم اسلامی، انسانی و تجربی، پیش از هر منبع دیگری به سراغ قرآن می‌روند. برای راهیابی به دیدگاه قرآن در خصوص گزاره‌های موجود در علوم بشری یا دستیابی به گزاره‌های جدید از سه روش می‌توان سود جست:

الف) روش تفسیر ترتیبی

روش نخست كه بيشتر در تفاسير رايج است، بر مطالعه آيه در جايگاه خويش تأكيد دارد. در اين راهكار، مفسر با بررسى لغوى، نحوى و صرفى واژه‏هاى به كار رفته در آيه، مناسبت آن با آيات همجوار، شأن نزول آيه، تقديم و تأخير واژه‏ها در آيه و كاربرد ساير صنايع لفظى و ادبى در آن به استنباط گزاره‏هاى علمی از آيه مى‏پردازد.
براى مثال از عبارت (إِذْ قَالُواْ لِنَبِىٍ‏ّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا)(بقره/246) كه به داستان طالوت و جالوت مربوط مى‏شود، چنين استنباط كرده‏اند كه «اِعمال رهبرى بر جامعه، در گرو وجود تمايل اجتماعى و زمينه پذيرش آن است.» (هاشمی،2/174) اين گزاره ‏سياسى كه مى‏تواند بخشى از نظريه مردم سالارى دينى در نظام سياسى اسلام را تبيين كند، بدين‏سان از آيه مذكور استنباط شده است كه «حضرت اشموئيل قبل از درخواست مردم، كسى را به عنوان فرمانده ايشان معين نكرد، با اينكه ضرورت آن روشن بود.» (همان، /172)

ب) روش کاوش موضوعی در قرآن

استنباط گزاره‏هاى علمی از آيات قرآن با روش موضوعی تنها پس از مطالعه آيات مشابه و هم افق ميسر مى‏گردد. در این روش، مفسر با بررسى مجموعه آيات مربوط به يك موضوع، پاسخ سؤالات خود را از قرآن دريافت می‌دارد. در اين روش ممكن است از بررسى چند آيه كه يكى عام و ديگرى مخصص است يك گزاره استنباط شود. كاربرد اين روش در استنباط گزاره‏هاى سياسى و اجتماعی در سال‏هاى اخير بسيار رایج شده است. برای نمونه برای راهیابی به دیدگاه قرآن درباره اصول همگرایی در جامعه اسلامی می توان به آیاتی همانند (وَلا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُم)(انفال/46) و آیه (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ)(حجرات/10) مراجعه کرد.
چالش اصلی روش موضوعی این است که ارتباط مفاهیم و مؤلفه‌های به دست آمده بر اساس یک نظام از قبل تعیین شده و بر اساس حدس و گمان است و هیچ یک بیان کننده همه زوایا و جوانب مورد نظر قرآن نیست. مثلاً از اين راه متوجه نمی‌شویم که چه رابطه‌ای میان ارزش‌های بنیادین قرآن مانند خدا باوری، پیروی از رهبری پیامبران، امر به معروف و نهی از منکر با همگرایی دینی وجود دارد؛ زیرا آیه‌ای که به طور معنادار بین این متغیرها ارتباط برقرار نموده باشد، نمی‌‌یابیم.
برای نمونه در آیه شریفه (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُون)(الحجرات/10) بین دو متغییر «اخوت دینی» و «اصلاح ذات البین» ارتباط معناداری برقرار شده است، از این رو می‌توان «اخوت» را از راهکارهای ایجاد همگرایی دینی بر شمرد. اما رابطه این گزاره با گزاره(يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُم‏) (نساء/ 59) به عنوان یکی دیگر از اصول همگرایی در جامعه دینی مشخص نیست و با ملاحظه آیات فوق رابطه طولی یا عرضی آنها را متوجه نمی‌‌شویم.

ج) روش ساختارى در کشف گزاره‌های علمی قرآن

روش ديگری كه اخيراً در مراکز علمی قرآنى مطرح شده و تفاسير نگاشته شده در قرن پانزدهم هجري بدان توجه وافرى كرده‏اند، روش ساختارى است. اين روش مكمل روش موضوعى بوده و با استفاده از آن مى‏توان گزاره‏هاى جديدى از قرآن كريم استنباط كرد.
روش ساختارى بر نگرش جامع‏گرايانه به معانى سوره‏ها استوار است. بر اين اساس و با ژرف‏انديشى در محتواى پيام هر سوره، مفسر به دنبال يافتن غرض اصلى سوره تلاش‏هاى دامنه‏دارى را سامان مى‏دهد تا با راه يافتن به قله و تكيه زدن بر بلنداى سوره، نگاهى گسترده و جامع را بر آيات بيندازد و با فهم روح كلى سوره، به چگونگى ارتباط آيات به ظاهر پراكنده دست يابد و از رهگذر انسجام معنايى سوره، نكات تازه‏اى از آن كشف كند.
توجه جدى به غرض سوره‏ها و تأكيد بر آنكه هدف هر سوره بايد اساس فهم آيات تلقى گردد، از اوايل قرن چهاردهم هجرى با نگارش تفسير المنار آغاز شد. محمد عبده اصرار داشت كه كشف غرض هر سوره به مفسر كمك مى‏كند تا به طور دقيق به معناى آيات نزديك شود و معارف قرآن را درك كند. با نگارش همزمان دو تفسير ارزشمند و بى‏بديل در جهان اسلام، يعنى الميزان فى تفسير القرآن‏ (تأليف 1357ق) و فى ظلال القرآن‏ (تأليف 1374ق)، گام‏هاى مؤثرى براى تبيين مبانى نظريه فوق و پيامدها و چالش‏هاى آن برداشته شد.
علامه‏ طباطبايى در الميزان با گشودن فصلى در ابتداى هر سوره با عنوان «بيان»، هدف و غرض اصلى سوره را بيان مى‏كرد و در لابلاى تفسير خود مبانى نگرش ساختارى به قرآن را استوار مى‏نمود و روش‏هاى راهيابى به اهداف سوره‏ها را گوشزد مى‏كرد. با اين اقدام علامه، به تدريج روش نگرش ساختارى در ميان مفسران رواج يافت، تا آنجا كه در سال‏هاى اخير تقريباً هر سال يك دوره تفسير قرآن بر اساس نگرش جامع‏گرايانه به سوره‏ها منتشر شده و تاكنون ده‌ها دوره تفسير بر اين اساس نوشته شده است.
براى استنباط گزاره‏هاى علمی از ساختار سوره‏هاى قرآن، ابتدا بايد غرض اصلى و روح حاكم بر سوره را با استفاده از راهكارهاى شناخته شده و قابل قبول كشف كرد، آن‌گاه با تكيه بر سياق سوره، فصل‏ها و محورهاى فرعى سوره را تنظيم مى‏كنيم.
براى اين كار، ابتدا فهرستى از مطالب سوره را به ترتيب آيات تهيه مى‏كنيم و هر گروه از آيات را كه اجمالاً در موضوع مشخصی سخن مى‏گويند جدا كرده و براى آنها عنوانى را در نظر مى‏گيريم. آن‏گاه سعى مى‏كنيم كه بين اين عناوين فرعى ارتباط برقرار نموده و خطوط مشترك آنها را ترسيم كنيم. پس از ترسيم خطوط مشترك، فصل‏هاى اصلى سوره مشخص مى‏شوند.
در برخى موارد پس از تبيين غرض اصلى سوره، بايد جمله بندى عناوين فرعى نيز به گونه‏اى كه تناسب بيشترى با هدف سوره داشته باشد، تغيير یابد تا مجموع عناوين اصلى و فرعى بتوانند ساختار و نمودار محتوايى سوره را ترسيم كنند. با اتمام اين مرحله مى‏توان در يك نمودار درختى، غرض سوره و فصول آن را به نمايش گذاشت و استنباط‌ها و برداشت‏هاى متفاوتى در زمينه‏هاى گوناگون از آن ارائه كرد.
وقتی هدف سوره درباره موضوع خاصی باشد، به طور طبیعی تمامی آیات آن به گونه‌ای با این موضوع محوری ارتباط دارد. بنابراین اگر بتوانیم ثابت کنیم که به طور مثال سوره آل‌عمران درباره همگرایی دینی سخن می‌گوید، می‌توانیم نتیجه بگیریم که مباحث توحیدی مطرح شده در ابتدای سوره نیز به نحوی با این موضوع ارتباط دارد. همچنین مطالب ذکر شده در ابتدای این سوره پیرامون وجود آیات محکم و متشابه در قرآن، توصیه مؤمنان به توبه، معاد باوری، صبر، انفاق، بندگي خدا و استغفار در سحرگاهان نیز بی‌شک با مسئله همگرایی دینی و انسجام ملی ارتباط خواهد داشت.
بدین ترتیب با نگرش ساختاری به سوره‌ها، برداشت‌های علمی جدید و ارزشمندی می‌توان از قرآن ارائه نمود که با روش‌های سنتی و موضوعی هیچ راهی بدان‌ها وجود ندارد.
روش ساختارى در فهم قرآن، روش نوبنيادى است كه هنوز در ابتداى راه است و هم اكنون مراحل تكاملى خود را طى مى‏كند، اما با توجه به تلاش‏هاى گسترده‏اى كه براى تقويت بنيان‏هاى علمی اين روش صورت مى‏گيرد، مى‏توان اميدوار بود كه با كمك آن، نكات نوآمد و كاربردى را در عرصه‏هاى مختلف اعتقادى، سياسى و اجتماعى از ساختار سوره‏هاى قرآن برداشت كرد؛ چنانچه با كمك اين روش «محمد محمد مدنى»، اصول اداره جامعه اسلامی ‌را از سوره نساء استخراج كرده و در كتاب المجتمع الاسلامي كما تنظمه سوره النساء به شرح آن پرداخته است.
در این نوشتار در نظر داریم با مطالعه ساختاری سوره آل‌عمران به دیدگاه قرآن درباره «اصول همگرایی جامعه دینی» دست یابیم و گزاره‌های جدیدی را از ساختار سوره کشف نماییم.

مطالعه اصول همگرایی دینی در ساختار سوره آل‌عمران

الف) فضای نزول و هدف سوره آل‌عمران ‏

به اتفاق مفسران، سوره آل‌عمران از سوره‌های مدني است1 و در مدني بودن هيچ يک از آيات آن نيز ترديد نشده است. اين اجماع به دليل محتواي سوره است که همگي مربوط به حوادث پس از هجرت رسول خدا به مدينه است.
سوره آل‌عمران در ترتيب مصحف، سومين سوره است و در ترتيب نزول، بنا بر قول مشهور و مصحف الازهر، هشتاد و نهمين سوره قرآن است که پس از بقره و انفال و قبل از احزاب در مدينه و در سال چهارم هجری نازل شده است.2
نزول سوره آل‌عمران در سال چهارم هجري و پس از سوره انفال در هنگامی بود كه پيش از آن حكومت پيامبر(ص) به خاطر تشريع قوانين و مقررات جامعه اسلامي و پيروزي در جنگ بدر، تا حدودي استقرار يافته و مسلمانان را در موقعيت ممتازي قرار داده بود. همين امر هشداري جدي براي دشمنان اسلام به حساب مي‌آمد. (صادقی تهرانی، 5/9)
از سويي شکست مسلمانان در جنگ احد، دشمنان اسلام از يهوديان، مسيحيان و مشركان را نسبت به مقابله با اسلام بي باک تر کرد و هر كدام به گونه‏اى در صدد خاموش كردن نور اسلام برآمدند. پس از اين شکست عبرت آموز، قريش و ديگر احزاب مشرك عرب به يك صف درآمدند تا ضربه نهايى را (در خندق) فرود آورند. اهل كتاب، از يهوديان متن جزيره گرفته تا مسيحيان حاشیه آن، هماهنگ شدند تا با احتجاج‌ها و جدال‌ها و تشكيك‌ها، ضربه‌اي فكرى و روحى به مسلمانان بزنند (طالقانی، 5/6) و از طرف ديگر دو امپراتورى بزرگِ آن زمان، يعني ايران و روم نيز نسبت به حکومت نوپاى اسلام حساس شده بودند. (طباطبایی، 3/6)
اين مطالب همگي بيانگر اين معناست که اين سوره در زماني نازل شده است که مردم دنيا از يهودي و مسيحي و مشرك همه بر عليه اسلام قيام كرده بودند و مسلمانان به شدت در حال دفاع از حوزه دين بودند و لحظه‏اى امنيت نداشتند. از اين رو بايد همه توان خود را براي مقابله با آنان بسيج مي‌کردند. (همان) در این هنگام سوره مبارکه آل‌عمران نازل شد و راه مقابله با دشمنان را به مؤمنان یادآور شد.
با توجه به فضاي نزول سوره آل‌عمران، مي‌توان «بیان راهکارهای ایجاد و تقویت انسجام درونی جامعه دینی و کسب آمادگي لازم براي مقابله با دشمنان نظامي و فرهنگي» را مقصود و غرض اصلي سوره دانست. اين مقصود را بسياري از مفسران برگزيده‌اند و آن را با عبارت‌هاي مختلف بيان کرده‌اند.3

ب) راهکارهای تقویت و گسترش همگرایی دینی در سوره آل‌عمران

از آنجا که سوره آل‌عمران در شرایط خاص سیاسی و اجتماعی پس از جنگ احد نازل شده است و در آن شرایط بقای جامعه اسلامی در گرو تقویت انسجام دینی بود، بخش مهمی از این سوره، یعنی آیات 129-1 به بیان ساز و کارهای تقویت و گسترش انسجام و اتحاد دینی مسلمانان اختصاص یافته است. در این بخش به راهکارهای زیر اشاره شده است:

1. تقویت نگرش توحیدی جامعه

مهم‌ترین رکن فکری شهروندان جامعه دینی، نگرش توحیدی آنان به جهان هستی و پدیده‌های اجتماعی و سیاسی است. به میزانی که این نگرش توحیدی تقویت شود، بنیان‌های جامعه دینی نیز استوارتر و محکم‌تر خواهد بود.
از سویی ذوب شدن آحاد یک جامعه در انگیزه‌ها و انگاره‌های توحیدی موجب کنار رفتن خودیت‌ها و منیت‌ها و در نهایت اتحاد و همدلی بیشتر آنان خواهد شد. از این رو درآیات آغازین سوره آل‌عمران، يعني آيات 6-1 چند نکته مهم توحيدي، که توجه به آنها در تقويت روحيه ايماني و ايستادگي مؤمنان در برابر دشمنان تأثير بسزا دارد، بيان می‌گردد.
در طليعه سوره برای خداوند سبحان صفاتی مانند وحدانیت، زنده بودن، قیومیت، عزیز و شکست ناپذیر بودن، کیفر دهنده گناهکاران و علم و حکمت بی‌نهایت او را بر می‌شمارد تا بدین وسیله به مؤمنان يادآور شود خدايي که به او ايمان آورده‌اند، خدايي است واحد که همه جهان هستي قائم به ذات اوست و هيچ چيز بدون مشيت و اذن او واقع نمى‏شود و تنها او به تدبير جهان و انسان می‌پردازد. (طباطبایی، 3/7) بنابراين هر چند کافران با دستورات الهي به مخالفت برخاسته‌اند، اما از دایره قدرت و تدبير خداوند خارج نشده‌اند و خداوند شکست ناپذير به زودي انتقام خود را از آنان می‌گيرد؛ (وَ اللَّهُ عَزيزٌ ذُو انْتِقامٍ) (آل‌عمران/4) (همان)
بی شک اگر مردم جامعه‌ای به چنین خدایی ایمان بیاورند و به او توکل کنند و همه باور داشته باشند که با نصرت الهی پیروزی آنان بر دشمنان حتمی است، هیچ گاه در برابر دشمنان خود ـ‌هر قدر قوی باشد‌ـ از خود سستی نشان نخواهند داد و همین امر به پایداری و همدلی و تقویت انسجام درونی آنان منجرخواهد شد.

2. دشمن شناسی و آگاهی عمومی

اگر جامعه‌ای دشمنان خود را نشناسد و به نقشه‌ها و حیله‌های آنان آگاه نباشد، نمی‌تواند آمادگی و انسجام لازم را برای مقابله با آنان به دست آورد.
افزون بر این، غفلت از دشمن مقتدر و هوشیار یا دوست پنداشتن دشمنان، خود زمینه ساز شکل گیری اختلافات درونی و از بین رفتن همگرایی دینی است. زيرا معمولاً اختلافات داخلي زماني بروز و ظهور مي‌يابد که نيروهاي خودي، نسبت به ضعف و ناتواني دشمن بيروني احساس امنيت نمايند و با غفلت از دشمن به اختلافات جزئی و کوچک خود بپردازند.
با توجه به اهميت دشمن شناسي در تقويت انسجام جامعه، بخش قابل توجهی از سوره آل‌عمران به معرفی دشمنان مسلمانان و روش مقابله با آنان اختصاص دارد.
در آیات 100-6 این سوره، سه گروه به عنوان دشمن مسلمانان معرفي مي‌شوند. اين گروه‌ها به ترتيب عبارتند از منافقان، کافران و اهل کتاب. با توجه به آنکه سوره آل‌عمران پس از ورود نمايندگان مسيحيان نجران نازل شده است، (طبرسی، 2/695) بيشتر آيات اين بخش به افشاي انحرافات فکري مسيحيان و پاسخگويي به شبهات آنان اختصاص يافته است.
در اين آيات هر یك از دشمنان جامعه اسلامي از سه جنبه بررسي و شناسانده می‌شوند:
1. شناسايي و نقد بنيان‌هاي فكري و مباني معرفتي
2. تبيين روش‌ها و نقشه‌هاي هر گروه براي مقابله با مسلمانان
3. ارائه راهكارهايي براي خنثي سازي توطئه‌هاي مخالفان
از آنجا كه محور اصلي اتحاد و انسجام مسلمانان مدينه بر نگرش توحيدي و پيروي از رسول خدا استوار بود، حجم اصلي تلاش‌ها و توطئه‌هاي مخالفان نيز به سست كردن بنيان‌هاي ايماني مسلمانان و تحريك آنان به مخالفت با دستورات حكومتي پيامبر معطوف بود.
براي راهيابي به ديدگاه قرآن در روش خنثي سازي تلاش‌هاي تفرقه افكنانه مخالفان، در اين مجال گزارش كوتاهي از آيات مربوطه ارائه می‌گردد.
الف) منافقان: آيات 7 تا 9 این سوره به روشي که منافقان براي متزلزل کردن ايمان مسلمانان به کار می‌برند اشاره دارد. (طباطبایی، 3/89) اين آيات درباره کساني است که در قلب آنها زيغ و انحراف وجود دارد، به همين خاطر به جاي آنکه به آيات محکم قرآن عمل کنند، به آيات متشابه تمسک مي‌کنند تا با تأويل نادرست و نابجاي آنها، به فتنه جويي و گمراه کردن انسان‌ها بپردازند.
براي مقابله با اين دسيسه منافقان، از مؤمنان خواسته شده است که همچون راسخان در علم به همه آيات خداوند ـ‌چه محکم و چه متشابه‌ـ ايمان بياورند، اما در مقام عمل تنها به محکمات قرآن عمل کنند. (همان، /23)
ب) کافران: آيات 10 تا 18 به معرفي کافران و روش آنها در برخورد با مسلمانان می‌پردازد. به گزارش اين آيات، کافران کساني هستند که به ثروت و قدرت دنيوي خود فريفته شده‌اند و با به رخ كشيدن قدرت ظاهري و مادي خود آن را نشانه حقانيت خود دانسته و سعي در تحقير مؤمنان و سست نمودن ايمان آنها و از بين بردن همدلي و انسجام ايشان را دارند.
در آيات مورد بحث براي نشان دادن نادرستي راه کافران وخنثي سازي تبليغات آنها، به دو نکته مهم اشاره شده است:
نخست آنکه کافران بايد بدانند به زودى شكست خواهند خورد و نمی‌توانند بر مؤمنان پيروز شوند و برتري آنها نشانه حق بودن ايشان نيست. همان‌گونه كه قدرت و سلطنت فرعون هيچ كمكي به پيروزي او نكرد؛
(قُل لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ سَتُغْلَبُونَ وَ تُحْشَرُونَ إِلىَ‏ جَهَنَّمَ وَ بِئْسَ الْمِهَاد) (آل‌عمران/ 12)
«به كافران بگو: به زودى شكست خورده، به سوى جهنم رانده خواهيد شد و چه بد جايگاهى است.»
در مقابل مؤمنان به ياري خدا با همين امكانات اندكشان پيروز خواهند شد، همان‌گونه که پيش از اين نيز خداوند به ياري مؤمنان آمد و کافران را با همه قدرت و شوکتشان در جنگ بدر شکست داد. (آل‌عمران/ 13)
دوم آنکه علت گمراهي کافران اين است كه مال و شهوت دنيا در نظرشان جلوه كرده و چنين خيال كرده‏اند كه مال و اولادى كه نصيبشان شده، جاودانه است و همين نشانه برتري آنها بر مؤمنان است، اما آنان سخت در اشتباهند، و اينها همه متاع زندگي زودگذر دنيوي است و به زودي از بين مي‌روند و آنچه خدا براي اهل تقوا در نظر گرفته است، بسيار بهتر از مال و ثروت دنياست. (آل‌عمران / 15)
آيات بعدي با توصیه مؤمنان به توبه، توجه به آخرت، صبر، انفاق، بندگي خدا و استغفار در سحرگاهان، راه فریفته نشدن به زر و زیور دنیا و مقابله با نقشه‌های کافران را به آنان می‌آموزد. (آل‌عمران/ 18-16)
ج) اهل كتاب (مسیحیان و یهودیان): آیات 19 تا 100 سوره آل‌عمران درباره افشای توطئه‌هاي ديني و سياسي مسیحیان و يهوديان و آموزش روش مقابله با آنان است.
آن گونه که از روایات شأن نزول بر می‌آید، گروهی از مسیحیان نجران برای احتجاج با پیامبر به مدینه آمده بودند. هیأت نجرانی سه ادعای مهم داشتند: یکی آنکه آیین آنها برحق است و اسلام واقعی، همان دین مسیحیت است. دوم: مسیح فرزند خداست، زیرا بدون پدر متولد شده است. سوم: مسیح خود ادعای الوهیت کرده است و آنان به پیروی از مسیح بدان معتقد شده‌اند.
از سویی یهودیان که مهم‌ترین دشمنان مذهبی مسلمانان در مدینه بودند نیز تنها دین و آیین خود را حق می‌دانستند و به هیچ وجه حاضر نبودند به رسول خدا ایمان بیاورند و با شبهه افکنی سعی می‌کردند در ایمان مسلمانان خلل ایجاد نمایند. آیات 93 تا 99 سوره به بیان دو شبهه یهودیان و پاسخ آن اختصاص دارد. در آیات مورد بحث پاسخ اعتراض یهودیان به حلیت برخی از غذاها در اسلام و تغییر قبله داده می‌شود و از آنان می‌خواهد به مخالفت‌های خود با دین خدا و بازداشتن مؤمنان از راه ایمان پایان دهند.
بررسی آیات مربوط به اهل کتاب نشان می‌دهد که مباحثات آنها با مسلمانان تنها یک بحث علمی و عقیدتی نبوده است، بلکه آنان در صدد بودند با طرح این مباحث در ایمان مسلمانان خللی ایجاد نمایند و آنها را به گمراهی بکشانند. آیات 69 تا 71 آل‌عمران به خوبی این نقشه آنها را افشا می‌کند:
(وَدَّت طَّائفَةٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يُضِلُّونَكمُ‏ْ وَ مَا يُضِلُّونَ إِلَّا أَنفُسَهُمْ وَ مَا يَشْعُرُونَ* يَأَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَكْفُرُونَ بَِايَاتِ اللَّهِ وَ أَنتُمْ تَشْهَدُونَ* يَأَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَ تَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَ أَنتُمْ تَعْلَمُون)
«گروهى از اهل كتاب آرزو می‌كنند كه شما مسلمانان را گمراه سازند، در حالى كه جز خودشان كسى را به گمراهى نمی‌افكنند و اين را درك نمی‌كنند. اى اهل كتاب! چرا آيات خدا را كه در تورات و انجيل به عنوان نشانه‌هايى بر رسالت محمد آمده است انكار می‌كنيد، در حالى كه انطباق آنها را بر او به روشنى در می‌يابيد؟ اى اهل كتاب! چرا حق را در چهره باطل آشكار می‌سازيد و حق را كتمان می‌كنيد، در حالى كه حق و باطل را می‌شناسيد؟»
اهل کتاب وقتی از این راه به هدف شوم خود دست نیافتند، برای ایجاد تفرقه دینی و از بین بردن همدلی ایمانی مؤمنان، روش منافقانه‌ای در پیش گرفتند. قرآن از این نقشه آنان چنین خبر می‌دهد:
(وَ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ آمِنُوا بِالَّذِي أُنْزِلَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهارِ وَ اكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُون) (آل‌عمران/72)
«گروهى از اهل كتاب گفتند: (برويد و ظاهراً) به آنچه بر مؤمنان نازل شده در آغاز روز ايمان بياوريد و در پايان روز كافر شويد (و كفر خود را آشكار سازيد) شايد آنها ـ‌مؤمنان‌ـ نيز متزلزل شده، باز گردند.»
شايد منظور از آغاز و پايان روز اين باشد كه فاصله ميان ايمان و كفر شما كوتاه باشد، اين كوتاهى فاصله سبب خواهد شد كه بگويند آنها اسلام را چيز مهمی خيال مى‏كردند، ولى از نزديك چيز ديگرى يافتند، از این رو به سرعت از آن بازگشتند.
اين توطئه در افراد ضعيف النفس اثر قابل ملاحظه‏اى خواهد داشت، به خصوص اينكه عده مزبور از دانشمندان يهود بودند و همه مى‏دانستند كه آنها نسبت به كتب آسمانى و نشانه‏هاى آخرين پيامبر آشنايى كامل دارند و اين امر لااقل پايه‏هاى ايمان تازه مسلمانان را متزلزل مى‏سازد. جمله (لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُون) نشان مى‏دهد كه آنها اميدوار به تأثير اين نقشه بودند.
به منظور خنثي سازي تلاش‌های اهل کتاب در برابر اسلام، دو اقدام هماهنگ در سوره آل‌عمران سازماندهي شده است:
نخست آنكه با نشان دادن كفر دروني مسيحيان و یهودیان، واقعيت ديني آنان را بيان كرده است تا مبادا برخي مسلمانان ساده دل فريب ظاهر ديني آنان را بخورند. در این اقدام به تفصیل مبانی اعتقادی مسیحیان بررسی شده و به سه ادعای آنها با تکیه به شواهد تاریخی و استدلال‌های عقلی پاسخ داده شده است.
از جهت دیگر از مؤمنان می‌خواهد از دوستی با آنان بپرهیزند و از پیروی نمودن آنها اجتناب نمایند. این فرمان با عباراتی نزدیک به هم در ابتدا و انتهای آیات مربوط به اهل کتاب مطرح شده است. در آیه 28 از مؤمنان می‌خواهد با دشمنان طرح دوستى نريزيد؛
(لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْ‏ء)
«افراد با ايمان نبايد غير از مؤمنان، (يعنى) كافران را دوست و ولى و حامی خود انتخاب كنند و هر كس چنين كند، رابطه خود را به كلى از پروردگارش گسسته است.»
اين آيه در زمانى نازل شد كه روابطى در ميان مسلمانان و مشركان با يهود و نصارا وجود داشت و چون ادامه اين ارتباط براى مسلمين زيانبار بود، مسلمانان از اين كار نهى شدند. اين آيه در واقع يك درس مهم سياسى اجتماعى به مسلمانان مى‏دهد كه بيگانگان را به عنوان دوست و حامی ‌و يار و ياور هرگز نپذيرند و فريب سخنان جذاب و اظهار محبت‌هاى به ظاهر صميمانه آنها را نخورند، زيرا ضربه‏هاى سنگينى كه در طول تاريخ بر افراد با ايمان و با هدف واقع شده، در بسيارى از موارد از اين رهگذر بوده است. (مکارم شیرازی، 2/499)
در آیات پایانی این بخش، یعنی آیه 100 آل‌عمران نیز بار دیگر با توجه به اثبات کفر اهل کتاب از مؤمنان می‌خواهد از سخنان و عقاید آنان پيروي نکنند، زيرا اطاعت از آنان موجب کفر و خروج مؤمنان از دين مي‌شود؛
(يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا فَرِيقاً مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ يَرُدُّوكُمْ بَعْدَ إِيمانِكُمْ كافِرِين)
«اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! اگر از گروهى از كسانى كه به آنان كتاب آسمانى داده شده است پيروى كنيد، شما را پس از آنكه ايمان آورده‌ايد به كفر باز می‌گردانند.»
در این آیه به مسلمانان هشدار مى‏دهد كه اگر تحت تأثير سخنان مسموم دشمن واقع شوند و به آنها اجازه دهند كه در ميان افرادشان نفوذ كنند و به وسوسه‏هاى آنها ترتيب اثر دهند، چيزى نخواهد گذشت كه رشته ايمان را به كلى خواهند گسست و به سوى كفر باز مى‏گردند؛ زيرا دشمن، نخست مى‏كوشد آتش عداوت را در ميان آنها شعله‏ور سازد و آنها را به جان هم بيفكند و مسلماً به اين مقدار قناعت نخواهد كرد و به وسوسه‏هاى خود همچنان ادامه مى‏دهد تا به كلى آنها را از اسلام بيگانه سازد.

3. تقوا و خدا محوری

دعوت به اتحاد بدون استمداد از يك ريشه اخلاقى و عقيده‏اى، بى اثر و يا بسيار كم اثر است. رهبرانی که می‌کوشند اتحاد و انسجام دینی جامعه خود را در پرتو منافع مشترک و یا اشتراکات زبانی و نژادی تأمین کنند، در حقیقت با ترویج روحیه منفعت طلبی و خود محوري، شهروندان خود را با یک تناقض مواجه می‌سازند.
چنین رهبرانی با آنکه مردم را برای ترجیح دادن منفعت عمومی بر منفعت شخصی تشویق می‌کنند، اما از آنجا که انگیزه جلب منفعت فردی بیش از سایر انگیزه‌هاست، به تدریج و با تقویت روحیه منفعت محوری، این عامل اتحاد را به عاملی برای تفرقه و کشمکش تبدیل می‌کنند.
در سوره آل‌عمران كوشش شده است تا در پرتو ايمان و تقوا و خدا محوری، عوامل ايجاد كننده اختلاف و پراكندگى تضعيف گردند، از این رو افراد با ايمان را مخاطب ساخته و می‌فرماید:
(يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِه) (آل‌عمران/102)
«اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! از خدا آن گونه كه حق پروا كردن از اوست، پروا كنيد و به فرمان او همواره گردن نهيد.»
در اينكه منظور از «حق تقوا» چيست، در ميان مفسران سخن بسيار است، اما شك نيست كه حق تقوا، آخرين و عالي‌ترين درجه پرهيزکارى است كه پرهيز از هر گونه گناه و عصيان و تعدى و انحراف از حق را شامل مى‏گردد.
افزون بر تقوا در مسائل فردی، در این سوره تقوای عمومی نیز مورد تأکید قرار گرفته است و همه مؤمنان و شهروندان جامعه ایمانی به چنگ زدن به ریسمان الهی دعوت شده‌اند و از آن به عنوان عامل مهمی برای مقابله با تفرقه و اختلاف یاد شده است؛
(وَ اعْتَصِمُواْ بحَِبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا) (آل‌عمران/103)
«و همگى به ريسمان الهى (قرآن و پيامبر) كه شما را به خدا پيوند می‌دهد، چنگ زنيد و از اختلاف و پراكندگى بپرهيزيد.»
اعتصام به حبل و ریسمان الهی به معنای آن است که در همه امور، فرمان و خواسته خداوند که در کتاب الهی و بیان رسولش تجلی یافته است، سرلوحه عمل قرار گیرد. در واقع این آیه شریفه بر این نکته پای می‌فشارد که گرچه هدف و منافع مشترك و سرنوشت واحد گاه سبب وحدت است، ولى این وحدت در صورتی پایدار می‌ماند که بر مبنای یک نگرش مشترک اعتقادی باشد.
کارایی و تأثیر اعتصام به ريسمان خدا (يعنى كتاب خدا و رهبرى به وجود آمده از آن) براى تحقق وحدت و انسجام عمومی به حدی است که گاه از آن به معجزه اجتماعی اسلام یاد می‌کنند، قرآن خود از این معجزه چنین یاد می‌کند:
(وَ اذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَينْ‏َ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا) (آل‌عمران/ 103)
«و نعمت خدا را بر خود ياد كنيد، آن‌گاه كه دشمن يكديگر بوديد و او ميان دل‌هاى شما الفت انداخت و در پرتو نعمت او با يكديگر برادر شديد.»
اهميت وحدت و برادرى در ميان قبایل كينه‏توز عرب بر اثر ایمان به خدا و پیامبرش از نظر دانشمندان غير مسلمان نیز مخفى نمانده و همگى با اعجاب فراوان از آن ياد كرده‏اند، به عنوان نمونه «جان ديون پورت» دانشمند معروف انگليسى مى‏نويسد:
«محمد يك نفر عرب ساده بود، اما او توانست قبایل پراكنده كوچك و برهنه و گرسنه كشور خودش را مبدل به يك جامعه فشرده و با انضباط نماید و در ميان ملل روى زمين آنها را با صفات و اخلاق تازه‏اى معرفى کند، او با اين طرز و روش در كمتر از سى سال، امپراطور قسطنطنيه را مغلوب كرد، و سلاطين ايران را از بين برد. سوريه و بين النهرين و مصر را تسخير كرد و دامنه فتوحاتش را از اقيانوس اطلس تا كرانه درياى خزر و تا رود سيحون بسط داد.» (جان دیوت پورت، /77)

4. نهادینه کردن پاسداری از ارزش‌های الهی در جامعه

براى حفظ و تقویت همگرایی دینی و وحدت عمومی ناگزير بايد از ارزش‌هايى كه سبب يگانگى مردم شده و در كتاب خدا تجسّم پيدا كرده است پاسدارى كنيم. بدون حفظ ارزش‌هایی مانند خداباوری، عدالت اجتماعى، مساوات و پرهیز از گناهان فردی و اجتماعی نمی‌توان به استمرار انسجامی که در پرتو ایمان به وجود آمده است اطمینان داشت.
به خاطر پاسدارى از ارزش‌هايى كه ضامن بقاى وحدت است، خداوند از مؤمنان می‌خواهد که با احیای سنت امر به معروف و نهی از منکر پاسداری از ارزش‌های الهی را در جامعه نهادینه کنند.
(وَ لْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلىَ الخَْيرِْ وَ يَأْمُرُونَ بِالمَْعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَ أُوْلَئكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ* وَ لَا تَكُونُواْ كاَلَّذِينَ تَفَرَّقُواْ وَ اخْتَلَفُواْ مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَ أُوْلَئكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيم) (آل‌عمران/105-104)
«و بايد از ميان شما گروهى باشند كه مردم را به نيكى فرا خوانند و آنان را به كار پسنديده وادارند و از كار زشت و نكوهيده نهى كنند. اينانند كه نيكبخت خواهند بود. و مانند كسانى نباشيد كه وحدت خود را از دست دادند و پراكنده شدند، و پس از آنكه دلايل روشن براى آنها آمد، در باورهاى دينى خود اختلاف كردند. اينانند كه برايشان عذابى بزرگ خواهد بود.»
در آيه فوق دستور داده شده كه همواره در ميان مسلمانان بايد امتى باشند كه اين دو وظيفه بزرگ اجتماعى را انجام دهند: مردم را به نيكى‏ها دعوت كنند و از بدى‏ها باز دارند. و در پايان آيه تصريح مى‏كند كه فلاح و رستگارى تنها از اين راه ممكن است.
علاوه بر آيات فراوان قرآن مجيد، احاديث زيادى در منابع معتبر اسلامی ‌نيز در‌باره اهميت اين دو وظيفه بزرگ اجتماعى وارد شده است كه در آنها به خطرات و عواقب شومی كه بر اثر ترك اين دو وظيفه در جامعه به وجود می‌آيد اشاره گرديده است. به عنوان نمونه امام باقر(ع)مي‌فرمايد:
«ان الامر بالمعروف و النهى عن المنكر فريضة عظيمة بها تقام الفرائض و تأمن المذاهب و تحل المكاسب و ترد المظالم و تعمر الارض و ينتصف من الاعداء و يستقيم الامر.»
«امر به معروف و نهى از منكر دو فريضه بزرگ الهى است كه بقيه فرائض با آنها برپا مى‏شوند و به وسيله اين دو، راه‌ها امن مى‏گردد و كسب و كار مردم حلال مى‏شود، حقوق افراد تأمين مى‏گردد و در سايه آن زمين‌ها آباد و از دشمنان انتقام گرفته مى‏شود، و در پرتو آن همه كارها اصلاح مى‏گردد.» (حر عاملی، 11/395)
در برخی از کشورهای اسلامی در طول تاریخ با الهام از آيه فوق، تشكيلاتى مخصوص مبارزه با فساد و دعوت به انجام مسئوليت‏هاى اجتماعى به نام اداره حسبه و مأموران آن به نام «محتسب» و يا «آمرين به معروف» وجود داشته است كه مأمور بودند با همكارى يكديگر با هر گونه فساد و زشت‏كارى در ميان مردم، و يا هر گونه ظلم و فساد در دستگاه حكومت مبارزه كنند، و همچنين مردم را به كارهاى نيك و پسنديده تشويق نمايند. البته وجود اين جمعيت با آن قدرت وسيع، هيچ گونه منافاتى با عمومی‌ بودن وظيفه امر به معروف و نهى از منكر ندارد.

5. تأكيد بر شايستگي و برتری‌هاي امت اسلامي

يكي از عوامل مهم حفظ انسجام دروني يك جامعه، خودباوري و پذيرش توانايي‌هاي ذاتي خود است. اگر ملتي خود را باور نمود و پذيرفت كه از ساير ملت‌ها چيزي كمتر ندارد، امكانات مادي و برتري‌هاي ظاهري دشمنان خود را ناچيز شمرد، می‌تواند با تكيه بر لطف الهي و اعتماد به نفس ملي در برابر هر دشمني ـ‌هرچند قوي‌ـ مقاومت و ايستادگي كند.
آيه 110 سوره آل‌عمران با تكيه بر اين اصل اجتماعي، به مسلمانان يادآوري می‌كند كه اگر آنان از ارزش‌هاي ديني خود پاسداري نمايند؛ برترين ملت‌هاي جهان هستند و ساير ملل نيز در صورت پيروي از آنان می‌توانند به كمال و سعادت برسند. اين آيه می‌فرمايد:
(كُنتُمْ خَيرَْ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَوْ ءَامَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكاَنَ خَيرًْا لَّهُم)
«شما بهترين امتى هستيد از ميان مردم پديد آمده، كه امر به معروف و نهى از منكر مى‏كنيد و به خدا ايمان داريد. اگر اهل كتاب نيز ايمان بياورند برايشان بهتر است.»
آيات بعدي تأكيد مي‌فرمايد كه افزون بر برتري‌هاي اعتقادي، در صحنه مبارزه و درگيري‌هاي سياسي و نظامي نيز برتري از آن مؤمنان است و دشمنان جز ضربات مقطعي و آزار و اذيت‌هاي موردي نمی‌توانند لطمه‌اي به اهل ايمان بزنند و در صورت پايمردي مسلمانان، مخالفان ايشان با همۀ ساز و برگ نظامي‌شان سرانجام شكست می‌خورند. بدين ترتيب اعتماد به نفس و احساس خودباوري مسلمانان را به طرز فوق العاده‌اي افزايش می‌دهد.
نمونه‌اي از دشمنان مؤمنان كه در اين آيات بدان‌ها اشاره شده است يهوديان مدينه هستند. آنان از امكانات مادي و نظامي و برج و باروهاي خلل ناپذير برخوردار بودند، آنچنان كه به نظر می‌رسيد مسلمانان هيچ‌گاه نمی‌توانند در رويارويي جنگي بر آنها برتري يابند. تصور شكست ناپذيري دشمن كافي است كه ملتي را به تفرقه و چند دستگي بكشاند و قدرت مقاومت آنها را در هم ريزد. اما آيات 111 و 112 سوره آل‌عمران به روشي جالب به مقابله با اين آسيب احتمالي برخاسته و برتري بي چون و چراي مؤمنان را بر دشمنانشان يادآور می‌شود:
(لَن يَضرُُّوكُمْ إِلَّا أَذًى وَ إِن يُقَاتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا يُنصرَُونَ* ضرُِبَتْ عَلَيهِْمُ الذِّلَّةُ أَيْنَ مَا ثُقِفُواْ إِلَّا بحَِبْلٍ مِّنَ اللَّهِ وَ حَبْلٍ مِّنَ النَّاسِ وَ بَاءُو بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ وَ ضرُِبَتْ عَلَيهِْمُ الْمَسْكَنَةُ ذَالِكَ بِأَنَّهُمْ كاَنُواْ يَكْفُرُونَ بَِايَاتِ اللَّهِ...)
«هرگز (يهوديان) به شما آسيب سخت نتوانند رسانيد مگر آنكه شما را اندكى بيازارند، و اگر به كارزار شما آيند، از جنگ خواهند گريخت و از آن پس هيچ وقت ياري نخواهند شد. آنها محكوم به ذلّت و خوارى هستند به هر كجا كه يافت شوند، مگر به دين خدا در آيند يا پيماني با مسلمانان ببندند. آنان پيوسته مورد خشم خدا قرار گرفتند و اسير بدبختى و ذلّت شدند از اين رو كه به آيات خدا كافر شدند و...»
تجربه پيروزي حزب الله لبنان در جنگ سي و سه روزه با اسرائيل، بزرگ‌ترين قدرت نظامي خاورميانه، نشانه روشني از برتري مسلمانان در پرتو ايمان و در صورت خود باوري و ناچيز انگاشتن دشمنانشان است. اين واقعه، نمونه عيني بشارتي است كه آيه 120 آل‌عمران به مؤمنان می‌دهد كه در صورت پايداري و تقوا می‌توانند همه نقشه‌هاي دشمنان را نقش بر آب كنند؛
(إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ بِما يَعْمَلُونَ مُحِيط)
«اگر بردبارى كنيد و پرهيزگار باشيد، كيد ايشان زيانى بر شما نخواهد داشت. و خدا به آنچه مى‏كنيد احاطه دارد.»

6. اعتماد نکردن به بیگانگان

وحدت استقرار يافته در ميان مسلمانان وحدتى اصولى و مبتني بر ايمان است، از اين رو جايز نيست مؤمنان با اعتماد كردن به بيگانگان و بيان اسرار خود به آنها، زمينه خدشه‌دار شدن اتحاد و انسجام خود را فراهم نمايند. قرآن كريم با تأكيد بر اين اصل حياتي، از مؤمنان می‌خواهد هرگز از بيگانگان براى خود، دوست و همرازى انتخاب نكنند و بيگانگان را از اسرار و رازهاى درونى خود با خبر نسازند و به ايشان می‌فرمايد:
(يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ...) (آل‌عمران/ 118)
«اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! از غير خودتان همراز نگيريد.»
آن‌گاه براى هوشيارى و بيدارى مسلمانان، دلايل صدور اين دستور را چنين بيان می‌كند: غير مسلمانان را براى خود محرم اسرار و همدل نگيريد؛ زيرا كافران از هيچ گونه بدى و تباهى در حق شما كوتاهى نمى‏كنند و سعى آنها بر اين است كه به شما آسيب وارد كنند و اگر بتوانند، بر شما ضربه‏هاى سختى مى‏زنند. آنها مى‏خواهند كه شما در رنج و زحمت باشيد. اگر دقت كنيد دشمنى آنها از لابلاى سخنانشان پيداست. چون انسان هر قدر هم مواظب گفتارش باشد، باز ماهيت خود را به زبان مى‏آورد. تازه آنچه آنها در سينه‏ها و دل‌هاى خود پنهان كرده‏اند، بزرگ‌تر است و آن كينه و عداوتى است كه آنها در دل دارند، ولى براى فريب دادن مسلمانان بر زبان نمى‏آورند. (ترجمه تفسيري آيه 118)
اصل اعتماد نکردن به بیگانگان تا آيه 129، با افشاي واقعيت ِ دوستي‌هاي ظاهري اهل كتاب با مؤمنان پيگيري شده است و در مجموع دو دليل برای بيان ضرورت پايبندي به این اصل بیان شده است:
یکم: اگر به منظور جلب کمک و یاری اهل کتاب اسرار خود را به آنها می‌گویید، بدانید که هیچ‌گاه دوست واقعی شما نخواهند بود، همان گونه که در جنگ احد شما را در برابر مشرکان یاری نکردند. (آل‌عمران/122-119)
دوم: کسی که در همه حال به کمک و یاری شما می‌شتابد خداست، همان گونه که در جنگ بدر با سه هزار فرشته به کمک مؤمنان شتافت. (آل‌عمران/129-123)

ج) آسیب شناسی اتحاد و اقتدار مسلمانان

اگر مؤمنان به توصیه‌های قرآن عمل نمایند و با رعايت راهكارهاي قرآني، انسجام و اتحاد خود را حفظ نمايند، در همه صحنه‌های اعتقادی، سیاسی و حتی نظامی بر دشمنان خود چیره می‌شوند. برای نشان دادن کارایی این اصول، آیات 130 تا 180 به کالبد شکافی یکی از شکست‌های مسلمانان صدر اسلام، یعنی «جنگ اُحد» می‌پردازد و با ذکر زمینه‌ها و دلایل شکست مؤمنان در این جنگ، آسیب‌هایی که اتحاد و اقتدار مسلمانان را تهدید می‌کند، برمی‌شمارد و در مواردی، بر رعایت اصول فوق که ضامن عزت و پیروزی مؤمنان است تأکید می‌شود. در این آیات به ترتیب نکات زیر یادآوری می‌شود:
1. مخالفت با فرمان‌های خدا و وجود مفاسد اجتماعی مانند ربا خواری در جامعه اسلامی یکی از دلایل ضعف و شکست مسلمانان است. از این رو در آیه 130 تا 138 پس از نهی نمودن مؤمنان از رباخواری که موجب گسترش فاصله طبقاتي و اختلاف در جامعه اسلامی می‌شود، به اموری که موجب گسترش نیکی و احسان در جامعه است، مانند شتاب در کار نیک، انفاق، کظم غیظ، عفو و بخشش مردم اشاره می‌گردد و از مؤمنان می‌خواهد که با ارتکاب گناهان و معاصی، رابطه خود را با خدا قطع نکنند و اگر گناهی مرتکب شدند، با توبه واستغفار به سوی خدا باز گردند. (طباطبایی، 3/17)
2. اگر مؤمنان در برابر دشمنان احساس ضعف و ناتوانی کنند و آنان را از خود برتر بدانند و با تحمل یک شکست روحیه خود را ببازند، باید در انتظار شکست‌های پی‌ در پی دیگر باشند. همان گونه که در جنگ اُحد پس از پیروزی مقطعی مشرکان و غافلگیر شدن مسلمانان، برخی همه چیز را تمام شده فرض کردند و مشرکان را برتر از خود دانستند و به جای مقاومت پا به فرار گذاشتند. در آیات 139 تا 148 پس از آنکه مؤمنان را از ضعف و حزن در اثر شکست بر حذر می‌دارد، به برتری آنان تأکید کرده و به نکاتی که باعث تقویت روحیه مؤمنان می‌شود اشاره می‌فرماید.
3. آیات 149 تا 155 پیروی از غیر خدا را به عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل شکست مسلمانان برمی‌شمارد و از آنان می‌خواهد از کافران (مخالفان دستورات خدا) پیروی نکنند.
برای نمونه لازمه پیروی از دستور خدا در جنگ احد این بود که مسلمانان تا آخرین نفس مقاومت کنند و به وسوسه‌های منافقان و غنایم جنگی بی‌توجه باشند، اما برخی از مسلمانان به سخنان تحریک آمیز منافقان گوش فرا دادند (طبرسی، 2/856) و گروهی نیز در اثر حب دنیا برای جمع آوری غنایم، پُست حساس خود را رها کردند و برخی نیز از ترس مرگ آنچنان پا به فرار گذاشتند که پیامبر را در آخر سپاه تنها رها نمودند.
4. قدر ناشناسی از رهبران الهی و نسبت دادن کاستی‌ها و شکست‌ها به آنان نیز یکی از عوامل شکست و از بین رفتن همگرایی مسلمانان است. از این رو در آیات 156 تا 164 از مؤمنان می‌خواهد به سخنان منافقانی که می‌گفتند: «اگر کشته شدگان نزد ما می‌ماندند هیچ‌گاه کشته نمی‌شدند»، گوش ندهند.
در این آیات پس از نقل این سخن کوته‌بینانه و با بیان ثواب شهادت در راه خدا به بیان مفهوم این سخنان می‌پردازد و می‌فرماید: در حقیقت منافقان می‌خواهند بگویند: اگر به جای پیروی از رسول خدا از ما پیروی می‌کردید، امروز این همه خسارت مادی و معنوی متوجه شما نمی‌شد. اما این سخن درست نیست؛ زیرا وجود پیامبر در میان مسلمانان مایه رحمت است و او کسی است که هرگز به مؤمنان خیانت نمی‌کند و با اخلاق نیکو مسلمانان را به دور خود جمع کرده و با آنان مشورت نموده و برای ایشان از خدا طلب مغفرت و عفو می‌نماید و به وسیله او خداوند انسان‌ها را از گمراهی نجات داد.
از این رو در پاسخ به سخنان منافقان، در آیات 165 تا 175 از اهل ایمان می‌خواهد به سخنان منافقان توجهی نکنند و به آنها بگویند: اگر می‌توانید مانع مرگ کسی شوید، خوب است کاری کنید که خود هرگز نمیرید.
آیات بعدی به مقام شهدا و جایگاه آنان نزد خدا اشاره می‌کند تا مؤمنان بدانند کسانی که از رسول خدا پیروی کرده‌اند به چه مقام و درجه رفیعی رسیده‌اند.
5. نداشتن تحلیل درستی از مصیبت‌ها و مشکلات فرا روی مبارزان و مجاهدان راه ایمان نیز از دلایلی است که چه بسا موجب بروز ضعف و سستی در میان صفوف مؤمنان شده و انسجام و اتحاد آنان را تهديد می‌كند.
آیات 176 تا 180 به فلسفه موفقیت‌ها و برتری ظاهری کافران و مخالفان راه حق و شکست‌ها و ناکامی‌های مقطعی اهل ایمان می‌پردازد و این تصور را که برتري و پيروزي کافران نشانه حقانیت آنهاست، نفی می‌کند و می‌فرماید: «آنها با این امکانات نمی‌توانند به اهل ایمان لطمه‌ای بزنند و اگر خداوند اجازه می‌دهد کافران مشکلاتی برای اهل ایمان به وجود آورند، تنها برای آزمودن ایمان آنهاست تا صفوف مؤمنان از منافقان جدا گردد.»

د) همگرایی دینی، به مثابۀ يك راهبرد

در آموزه‌هاي قرآني حفظ انسجام جامعه و وحدت ديني مسلمانان نه به عنوان يك رهيافت (تاكتيك)، بلكه به عنوان مهم‌ترین راهبرد (استرات‍‍ژي) برای ساختن جامعه ايماني و مقاوم سازي جامعه در برابر دشمنان داخلي و خارجي مورد اهتمام و توجه است.
آیات پاياني سوره آل‌عمران نيز با اين ديد به بررسي مسئله اتحاد ديني و انسجام دروني مسلمانان می‌پردازد و از مؤمنان می‌خواهد با تلاشي خستگی ناپذیر به مقابله با دشمنانشان برخيزند و در اين مسير هيچ‌گاه از وحدت و انسجام خود غافل نشوند.
بدين منظور در آیات 181 تا 189 سوره، با ارائه گزارشي از انحرافات و مخالفت‌ها و بهانه جویی‌های یهودیان در برابر رسول خدا، به آزار و اذیت‌های آنان به مؤمنان و تلاشی که برای کتمان رسالت و حقانیت پیامبر خدا به کار می‌بندند اشاره می‌كند و به مؤمنان یادآور می‌شود که دشمنی مخالفان به ویژه یهودیان با دین خدا پایانی ندارد.
آن‌گاه در آیات 190 تا 199 به بیان ویژگی‌های مؤمنان واقعی که قدرت مقاومت و ایستادگی در برابر کافران را دارند می‌پردازد و برای آنان خصلت‌هایی مانند ذکر دائمی خدا، تفکر در آیات الهی، پناه بردن به خدا از عذاب جهنم و درخواست آمرزش و بهشت الهی را ذکر می‌کند و نتیجه تلاش‌های آنان برای دفاع از دین خدا که همان بهشت جاودان است را یادآور می‌شود و تصریح می‌کند که تلاش‌های کافران و برتری‌های دنیوی آنها نباید مجاهدان راه ایمان را دلسرد کند، زیرا بهره‌مندی آنها از دنیا اندک و عذاب آنها در آخرت جاودان است.

هـ) سطوح همگرایی دینی

در پژوهش و بررسي در خصوص انسجام و همگرایی، دست‌كم سه سطح تحليلي را مي‌توان از يكديگر تفكيك نمود:
اول: سطح خُرد (معطوف به افراد و شهروندان)
دوم: سطح مياني (در سطح خانواده، گروه و خرده‌فرهنگ‌ها)
سوم: سطح عالي (ساختارها و نهادها)
در سوره آل‌عمران هر سه سطح مورد توجه واقع شده است. در آخرین آیه این سوره که در حکم نتیجه گیری و خلاصه‌ای از تمام محتوای سوره است، سطوح مختلف انسجام به ترتیب شمرده شده‌اند. این آیه شریفه می‌فرماید:
(يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اصْبرُِواْ وَ صَابِرُواْ وَ رَابِطُواْ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون)
«اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! بر ناگوارى‌ها شكيبايى كنيد و با اتكا به صبر و پايدارى يكديگر بر مقاومت خويش بيفزاييد و در امور دين و دنيا با يكديگر همبستگى داشته باشيد و از عذاب خدا پروا كنيد، باشد كه نيكبخت شويد.»
منظور از «اصبروا»، صبر و تحمل فردی مؤمنان در اموری مانند صبر بر طاعت، صبر در معصیت و صبر در برابر مشکلات و از این قبیل است. (طباطبایی، 4/92) این عبارت به سطح خرد از سطوح انسجام اشاره می‌فرماید و از آحاد شهروندان جامعه اسلامی می‌خواهد به دلیل مشکلات پدید آمده در مسیر تعالی جامعه دینی، عملی برخلاف وظیفه دینی و اجتماعی خود انجام ندهند. طبیعی است که در آن شرایط خاص سیاسی و اجتماعی پس از جنگ احد، خروج برخی از مؤمنان از دایره ایمان، لطمه بزرگی به اتحاد و انسجام جامعه وارد می‌نمود.
منظور از «صابروا»، صبر و استقامت جامعه اسلامی بر مشکلاتی مانند جنگ و محاصره اقتصادی است که همه ملت باید با تعاون و همکاری آنها را پشت سر بگذارند. (همان) تعبیر «صابروا» که از ریشه «مصابره» و به معنای صبر متقابل و دو جانبه است، به سطح میانی انسجام اسلامی اشاره دارد. در این سطح خرده گروه‌های اجتماعی باید با تعاون و همدلی موجبات اتحاد و انسجام جامعه را فراهم آورند و با دعوت یکدیگر به صبر و استقامت، روحیه عمومی جامعه را در برابر مشکلات و تنگناهایی که به دلیل رویارویی با دشمنان پدید آمده است، تقویت نمایند.
«رابطوا» نیز به معنای ساماندهی و برقراری نظام کار آمد در جمیع شئون زندگی اجتماعی و دینی است و اختصاصی به دوران فشار و مقابله مستقیم با دشمنان ندارد. (همان) این عبارت همانند آیه شریفه(وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ) (انفال/٦٠) به بسیج همه امکانات و تقویت همه نهادها و ساختارهای اجتماعی جامعه دینی اشاره دارد و بیانگر سطح عالی از انسجام دینی است.
بر این اساس مسئولان جامعه اسلامی وظیفه دارند نهادهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی جامعه و زیرساخت‌های فکری و اعتقادی آن را به گونه‌ای طراحی نمایند تا ضمن حركت جامعه به سوي تعالي و رشد، جامعه از آنچنان استحکام و انسجام درونی برخوردار شود که هیچ کس جرأت مقابله و ستیز با جامعه اسلامی را نداشته باشد.
راهکارهایی که سوره آل‌عمران برای تقویت اتحاد و همگرایی دینی ارائه می‌دهد و یا اصولی را که برای مقابله با آسیب‌های انسجام و اقتدار ملی برمی‌شمارد، به هر سه سطح انسجام ارتباط دارد، از این رو باید گفت این سوره نگاهی فراگیر را نسبت به اتحاد و انسجام در جامعه دینی دنبال می‌نماید.


پی‌نوشت‌ها:

1. مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏2، ص693؛ منهج الصادقين في إلزام المخالفين، ج‏2، ص167؛ فتح القدير، ج‏1، ص357؛ التفسير الوسيط للقرآن الكريم، ج‏2، ص5.
2. علوم قرآني، آيت الله معرفت، ص 79؛ الموسوعة القرآنية، خصائص السور، ج‏2، ص5؛ أحسن الحديث، ج‏2، ص1؛ تفسير جامع، ج‏1، ص406؛ بيان المعاني، ج‏5، ص316؛ التحرير و التنوير، ج‏3، ص5.
3. الميزان في تفسير القرآن، ج‏3، ص6؛ الموسوعة القرآنية، خصائص السور، ج‏2، ص23؛ مواهب الرحمان في تفسير القرآن، ج‏5، ص5؛ پرتوى از قرآن، ج‏5، ص6؛ تفسير أحسن الحديث، ج‏2، ص3.

منابع ومآخذ:

1. ابن عاشور، محمد بن طاهر؛ التحرير و التنوير، بیروت، مؤسسة التاریخ، 1400ق.
2. بروجردى، سيد محمد ابراهيم؛ ‏تفسير جامع‏، چاپ ششم، تهران‏، انتشارات صدر، 1366ش‏. ‏
3. جان ديون پورت؛ عذر تقصير به پيشگاه محمد و قرآن، ترجمه سيد غلامرضا سعيدى، تهران، اقبال، 1334ش.
4. جعفر، شرف الدين‏؛ الموسوعة القرآنية، خصائص السور، چاپ اول، بيروت‏، دارالتقريب بين المذاهب الاسلامية، 1420ق‏. ‏
5. حر عاملی، محمد بن حسن؛ وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل‌البیت، 1409ق.
6. خامه گر، محمد؛ تفسیر آفتاب، چاپ اول، قم، زلال کوثر، 1385ش.
7. ــــــــــــ ؛ ساختار هندسى سوره‌هاى قرآن، تهران، شركت چاپ و نشر بين الملل، 1382ش.
8. سيد قطب؛ فى ظلال القرآن، بيروت، دار الشروق، 1419ق.
9. شوكانى، محمد بن على بن محمد؛ فتح القدير، قاهره، داراحدیث، 1993م.
10. صادقى تهرانى، محمد؛ الفرقان فى تفسير القرآن بالقرآن‏، چاپ دوم‏، قم‏، انتشارات فرهنگ اسلامی‌، 1365ش‏.
11. طالقانى، سيد محمود؛ پرتوی از قرآن‏، چاپ چهارم‏، تهران‏، شركت سهامی انتشار، 1362ش‏.
12. طباطبايى، سید محمد حسين؛ الميزان فى تفسير القرآن، چاپ دوم، بيروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، 1393ق.
13. طبرسى، فضل بن حسن؛ مجمع البيان فى تفسير القرآن، بيروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، 1415ق.
14. طنطاوى، سيد محمد؛ التفسير الوسيط للقرآن الكريم‏، قاهره، دارالمعارف، 1993م.
15. قرشى، سيد على اكبر؛ احسن الحديث، تهران، بنياد بعثت، 1366ش.
16. كاشانى، ملا فتح الله؛ ‏تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين‏، تهران‏، كتاب فروشى محمد حسن علمی‌، 1336ش‏.
17. مدنى، محمد؛ المجتمع الاسلامی كما تنظمه سورة النساء، مصر، بی‌نا،‌ 1991م.
18. معرفت، محمد هادى؛ علوم قرآنى، قم، مؤسسه التمهيد، 1378ش.
19. مكارم شيرازى، ناصر؛ تفسير نمونه، چاپ دوازدهم، تهران، دار الكتب الاسلامية، 1373ش.
20. ملاحويش آل غازى، عبدالقادر؛ بيان المعانى‏، چاپ اول، دمشق، مطبعة الترقى‏، 1382ق‏.‏
21. موسوى سبزوارى، سيد عبد الاعلى؛ ‏مواهب الرحمان في تفسير القرآن‏، چاپ دوم‏، بيروت‏، موسسه اهل بيت(ع) ، 1409ق‏.
22. هاشمی رفسنجانی، اکبر؛ تفسیر راهنما، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1371ش.

مقالات مشابه

ارتباط معنايي اسماي حسناي خداوند در فواصل آيات با محتواي آن ها

نام نشریهمشکوة

نام نویسندهسیدعبدالرسول حسینی‌زاده

ارتباط ذیل آیات با محتوای جملات در آیات سوره‌ آل عمران

نام نشریهقرآن در آینه پژوهش

نام نویسندهکریم علی‌محمدی, سمیه میرزایی

رويکرد ساختارشناسانه به سوره کهف

نام نشریهمطالعات تفسیری

نام نویسندهفتحیه فتاحی‌زاده, مرضیه ذاکری

اعتبارسنجی رهیافت‌های کشف استدلالی غرض سوره‌های قرآن

نام نشریهپژوهش‌های قرآنی

نام نویسندهحسن نقی‌زاده, محمد خامه‌گر, محمدعلی رضایی کرمانی

وجوه تناسب در واحد منسجم سوره

نام نشریهحسنا

نام نویسندهکاظم قاضی‌زاده, علیرضا محمدپور گرجی